• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5434 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۶ اسفند

شيرابه سياست

عباس عبدي

دفن زباله در آينده، با پرداخت هزينه از جيب مجموعه‌اي محروم و به سود عده‌اي ديگر

برخي پژوهش‌ها تك‌نگاري هستند،یعنی به جاي آنكه چندين يا ده‌ها پديده مشابه را مطالعه كرده و نتيجه‌گيري‌هاي كلان كنيم، كافي است يك پديده را به صورت عميق و ژرفانگر واكاوي و تحليل كنيم و نتايج لازم را از آن بگيريم. وضعيت مديريت مساله پسماند در كشور و به‌طور مشخص در استان‌هاي شمالي نمونه بسيار مناسبي براي تحليل سياست و ساختار مديريتي آن در ايران است. وضعيتي كه در گزارش خانم لطفي بازتاب يافته است. سياست در اينجا فاقد وجه آينده‌نگرانه و علمي و در نتيجه «از اين ستون به آن ستون فرج» است، دفن زباله در آينده، با پرداخت هزينه از جيب مجموعه‌اي محروم و ناتوان و به سود عده‌اي ديگر و حكومت است. پرتاب زباله به «آينده»، آينده‌اي كه ما نيستيم، هر كس بود خودش حل مي‌كند و ربطي به ما ندارد. آيندگان چه خواهند كرد؟ تقصير گذشتگان مي‌اندازند، همين و بس. رويكرد كوتاه‌مدت، همان‌گونه كه در حال استخراج و مصرف منابع انرژي هستيم. در بلندمدت چه مي‌شود؟ همه مرده‌ايم، به ويژه ما. اين مشكلات آيندگان است و نه ما. شيوه حل مشكلات چيست؟ پاسخ‌هاي سردستي و ساده و بي‌نياز از تجربه‌هاي ديگران و جهاني. طرح‌هاي اصلاحي را بايد به چه كساني داد؟ هر كس ارزان بگيرد و سهم مديران را بدهد و مهم هم نيست صلاحيت حرفه‌اي دارد يا خير؟ طرح چگونه انتخاب مي‌شود؟ 

بدون ارزيابي فني و اقتصادي و با تصميم فردي. نظارت بر طرح‌ها هم مانع پيشرفت است. مديران در باب گذشته چه مي‌گويند؟ جملاتي بي‌سر و ته و بدون معنا كه هيچ افقي را نمي‌گشايد. در برابر رسانه‌ها چه رفتاري دارند؟ غير پاسخگو و حساس نسبت به دادن كوچك‌ترين اطلاعات، آماري و... اين مجموعه رفتاري و الگوي مديريتي است كه در موضوع پسماندهاي شمال كشور شاهديم. آخر سر هم بايد به اعتراض و بستن جاده و تظاهرات بكشد تا اقدامي كوچك شود. چرا چنين است؟ جامعه ما وارد عصر مدرن شده است حداقل از منظر عيني و سخت‌افزاري و مادي چنين هستيم، چون فقط در عصر مدرن است كه شهرهايي با جمعيت ميليوني وجود دارد. ولي به لحاظ ذهني به ويژه مديريتي همچنان در محيط و قالب سنتي هستيم. نظام بروكراتيك و كارشناسي را كه لازمه دنياي جديد است، نمي‌شناسيم و همچنان چون مديران پيشامدرن رفتار مي‌كنيم. مرز ميان امر كارشناسي و مديريتي را نمي‌شناسيم  و گمان مي‌كنيم، كسي كه مدير شد، حتما كارشناس هم هست. از نظارت نيز گريزانيم.
يكي از مهم‌ترين پديده‌هاي دنياي جديد زباله‌هاي شهري و نيز فاضلاب است. كساني كه تجربه‌اي از روستاهاي پيش از انقلاب دارند، مي‌دانند كه در آن روستاها چيزي به نام زباله وجود نداشت. به‌طور مطلق چنين پديده‌اي نبود. حتي سرگين‌هاي گاو و فضولات حيواني را از جاده‌ها جمع و به عنوان كود يا سوخت مصرف مي‌كردند، ذره‌اي دور ريختن غذايي وجود نداشت، اگر هم بود حيوانات خانگي مي‌خوردند. ولي اگر امروز به روستاها برويم، اولين چيزي كه جلب‌ توجه مي‌كند، وجود زباله‌هاي پراكنده در سطح روستا حتي باغات و اراضي است. كافي است در خارج از شهر به ويژه در جاده‌هاي شمالي نگاهي به بوته‌هاي كنار جاده بيندازيم كه چقدر زباله پلاستيكي به آنها گره خورده است. اينجاست كه دنياي مدرن با مساله پيچيده‌اي چون زباله مواجه مي‌شود كه حتي حيات حيوانات در اقيانوس‌ها را هم به خطر انداخته است. ضايعات مصرفي انسان به شكل زباله يا گازهاي زيان‌بار حيات و بقاي خودش را در اين كره خاكي تهديد مي‌كند. تمدن، عقلانيت، علم، مسووليت‌پذيري، همكاري همگاني و... به كمك مي‌آيند تا از طريق كنوانسيون‌هاي بين‌المللي مانع اين خطر در سطح جهاني شوند. ولي پيش از آن در سطح ملي و منطقه‌اي اين خطرات را رفع كرده‌اند. از اين‌رو پسماند كه يك تهديد محسوب مي‌شد، اكنون به صورت فرصتي براي توليد كود و بازيافت و... در آمده است، اين امر ناشي از وجود آينده‌نگري، عقلانيت و مديريت علمي در جامعه امروزي است. حضور نهادهاي مدني قوي، در كنار نهادهاي نظارتي مستقل مي‌تواند مانع از تخلفات و بي‌توجهي حكومت‌ها و شهرداري‌ها در اين موضوعات باشد. نظام هزينه و فايده و قيمت‌گذاري بسيار كارساز است. تفكيك زباله خشك و‌ تر از مبدا نقش مهي در اين فرآيند دارد. من كه حتي ۱۰ گرم زباله خشك و قابل بازيافت را داخل زباله ‌تر نمي‌ريزم و همه را براي بردن عوامل مربوط نگه مي‌دارم، به اندازه كسي ماليات پسماند مي‌دهم كه هر دو زباله را قاطي مي‌كند و جامعه را هم از بازيافت محروم مي‌كند و هم حجم زباله را افزايش مي‌دهد. دستگاه قضايي در اين ميان غايب است تا در دفاع از حقوق ضايع شده مردم خسارت‌ديده از جمله مردم «سراوان» دفاع كند. رسانه‌ها و نهادهاي مدني ضعيف از پيگيري هستند و خلاصه آنچه جامعه ما را تهديد مي‌كند، بيش از آنكه شيرابه زباله باشد، شيرابه سياست است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون